اقایون به چه دلیلی از مهریه بالا خوداری میکنند؟
مهریه حتی در صورت فوت زن به وراث او ارث میرسد و آنها حق گرفتن مهریه را پیدا خواهند کرد که این
موضوع به پیچیدگی رابطه مالی مهریه اشاره دارد
مهریه حتی در صورت فوت زن به وراث او ارث میرسد و آنها حق گرفتن مهریه را پیدا خواهند کرد که این
موضوع به پیچیدگی رابطه مالی مهریه اشاره دارد
و لبخند بزن
فقط برای خودت زندگی کن و ...
قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن
قبل از تنفر ؛ عشق بورز
زندگی این است...
احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر
اين آمارهاي عجيب و غريب نتيجه مهريه هايي هستند که رقم شان از تعداد زندانيان کشور هم عجيب تر است. بررسي هايي که مرکز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه دو سال پيش انجام داد، نشان مي داد ميانگين مهريه زنان ايراني در حال حاضر بين 260 تا 350 سکه طلا است. يعني حداقل 150 سکه بيشتر از آنچه به عنوان عرف در قانون تعريف شده است. در اين بين مهريه هاي عجيبي هم هستند که اگر آنها را هم در نمونه هاي آماري دخيل کنيم، رقمي بسيار بالاتر از اين ها به دست بيايد. مثل مهريه عجيب دختري که دو سال قبل براي گرفتن آن راهي دادگاه شد و از قاضي خواست همه 24 کيلو شمش طلا، 1364 سکه تمام بهار آزادي، يک ميليارد تومان پول نقد و 1364 شاخه رز سياه مهريه اش را يکجا دريافت کند!
عجيب ترين مهريه هاي ايران
بال مگس، دست چپ داماد، 1978 توپ ورزشي، 10 راس آهوي وحشي، چشم هاي داماد، 2هزار قطعه شکلات... تعجب نکنيد، اين ها همه مهريه هايي هستند که در سال هاي اخیر در دادگاه خانواده به اجرا گذاشته شده اند.
مثلا در سال۸۸، پرونده طلاقي در شعبه 264 دادگاه خانواده به جريان افتاد که مهريه آن يک کيلو بال مگس بود. يکي دو سال بعد، پرونده مشابهي در شعبه 268 پيگيري شد که مهريه آن تنديسي 110 کيلوگرمي از گل ياس بود! سفر به 120 پايتخت جهان و ويلاي دوهزار متري مشرف به يک گندم زار و 24 کيلو شمش طلا هم مهريه هاي ديگري بودند که هر کدام در سال هاي گذشته خبرساز شدند؛ مهريه هايي که قول و قرارشان در روزگار عاشقي گذاشته شد اما بعدها بهانه اي شد براي لجبازي هاي دردسرساز يک زندگي مشترک!
در دنیای امروز ما که همواره آبستن حوادث متعدد است هنوز کشورهایی وجود دارند که در آن امنیت مثال زدنی است آنچه در ادامه میخوانید خصوصیات و ویژگیهایی ۱۰ کشوری است که به انتخاب گردشگران و کارشناسان ایمنترین کشورهای جهان شناخته شدهاند.
۱- قبرس:
قبرس، سومین جزیره بزرگ دریای مدیترانه از جمله کشورهایی است که سلامت و ایمنی افراد در آن تضمین شده است. برخلاف کشمکشهای میان این کشور و ترکیه که منجر به تقسیمشدن آن به دو قسمت شمالی و جنوبی شد، قبرس همچنان یکی از ایمنترین مقصدهای گردشگری اروپا محسوب میشود. نرخ جرم و جنایت در این کشور در حد بسیار ناچیزی است به نحوی که میتوان دربهای خانهها را در شبها قفل نکرد!*انساني كه با اجتماع تكامل پيدا كرده باشد، از همه جانوران بهتر است و اگر بدون قانون و عدالت زندگي كند، خطرناكترين جانور است.((ارسطو))
*به دست گرفتن مال خود و انجام وظيفهي خويش، عين دادگري است.((افلاطون))
*بيشتر مردم عدالت را از آن جهت دوست دارند كه مي ترسند روزي به آنها ستم شود.((لارشفوكولد))
*چون مردم كمتر متوجه سعادت هستند، بدبختي ها بيشتر نمايان است. [ آنها ] ستم و ستمگري را عادي فرض مي كنند و سعادت و عدالت را جزء اتفاقات مي پندارند.((موريس مترلينگ))
*عدالت انتظار پاداش ندارد، بلكه خود عمل داراي زيبايي و سرور است.((موريس مترلينگ))
*كامل ترين نوع بي عدالتي آن است كه عادل به نظر برسيم، در حالي كه عادل نيستيم.((افلاطون))
*عادل باش و هراسي به دل راه نده.((ويليام شكسپير))
*تا زماني كه توده مردم براي بهبود حال يكديگر احساس مسئوليت نكنند، عدالت اجتماعي تحقق نمي يابد.((هلن كلر))
*بدي را با عدالت پاسخ دهيد، مهرباني را با مهرباني.((كنفوسيوس))
*آزادي مستلزم مساوات است؛ در برابر قانون، همه يكسان هستيم.((محمد خياباني))
*به گونه اي زندگي كنيد كه وقتي فرزندانتان به ياد عدالت، صداقت و مهرباني مي افتند، شما در نظرشان جلوه گر شويد.((جكسون براون))
*جنگ چنان بي عدالتي اي است كه همه ي آنهايي كه آن را به راه مي اندازند، مي بايست صداي وجدان را در درون خود خفه كرده باشند.((لئو نيكولايويچ تولستوي))
*عدالت قابل تربيت [ براي منافع خودمان ] نيست. هر كاري كه انجام دهيم نتيجه آن را مي بينيم و خطاهايي كه از ما سر مي زند تازيانه اي را به وجود مي آورد كه با آن مجازات مي شويم.((ويليام شكسپير))
*گاهي صداي پول، فرياد عدل را مي كُشد.((مثل يوگسلاوي))
*وقتي انسان ببري را بكشد، نامش را تمرين مردانگي مي گذارند. ولي وقتي ببري انسان را بدرد، نام اين كار را توحش و آدمخواري مي نهند؛ تفاوت جنايت و عدالت هم در قاموس بشر از اين بيشتر نيست.((جرج برنارد شاو))
*اراده محكم و متين كه بخواهد به هر كس آنچه سزاوار اوست بدهد، عدالت نام دارد.((اولپن))
*نام عدل هم نمي دانستند اگر اين بي عدالتي ها نمي بود.((هراكليت))
**********************************************************************
*هر كسي كه مورد حساب قرار گيرد، عذاب ميشود. (ترازوي عدالت خداوند الهي به گونهاي است كه ريزترين اعمال را هم حساب ميكند، پس افراد كمي هستند كه در حساب قرار گرفته و بدون عذاب خارج شوند.)((حضرت محمد (ص)))
*خوش به حال كسي كه ناداني را رها كرده (به دنبال) برتري (به واسطهي كسب علم است) و به عدالت رفتار ميكند.((حضرت محمد (ص)))
*عدالت خوب است ولي (اگر) در فرمانداران (و حاكمان) باشد، نيكوتر است. (زيرا عدالت از طرف حاكمان برجسته است و مورد توجّه مردم ميباشد.)((حضرت محمد (ص)))
*يك ساعت عدالت، از يك سال عبادت بهتر است. (زيرا بيعدالتي، فضاي نا امني را به وجود ميآورد به طوري كه تعدادي از مردم نسبت به تمام چيزها حتّي عبادت خداوند هم به شك ميافتند.)((حضرت محمد (ص)))
*زمين از ظلم و دشمني پر ميشود و سپس مردي از خاندان من خارج شده و زمين را از عدل و انصاف پر ميكند همان طوري كه از ظلم و دشمني پر شده بود.((حضرت محمد (ص)))
*بزرگترين گناه، بدگماني نسبت به خداوند است. (كه مثلاً در عدالت و بزرگي و قدرت و .... خداوند بدگمان باشد.)((حضرت محمد (ص)))
*كسي نميميرد، مگر اين كه (بايد) به خداوند، گمان خوب داشته باشد. (يعني خداوند در بعد از مرگ، با عدالت كامل، رفتار ميكند.)((حضرت محمد (ص)))
*سه گروه هستند كه دعايشان رد نميشود: كسي كه فراوان، خدا را ياد ميكند و مظلوم و پيشواي عادل.((حضرت محمد (ص)))
*يك دعا به طور پنهاني، با هفتاد دعا در آشكار (جمع ديگران) برابري ميكند. (زيرا دعاي پنهاني به اخلاص نزديكتر است.)((حضرت محمد (ص)))
*زماني كه مردي دو زن داشته باشد، و ميان آنها به عدالت رفتار نكند، روز قيامت، يك بخش آن افتاده است. (يعني دين او ناقص خواهد بود.)((حضرت محمد (ص) ))
*سه چيز از حقائق ايمان است: انفاق در حال تنگدستي و انصاف داشتن (در هر حالي ولو به ضرر باشد) و ياد دادن علم به كسي كه به دنبال علم است.((حضرت محمد (ص)))
*ايمان بندهاي كامل نميشود تا اين كه سه خصلت در او باشد: انفاق در حال تنگدستي و انصاف از طرف خود (در هر حالي) و سلام كردن (ابتداء كردن به سلام.)((حضرت محمد (ص)))
*كسي نزد خدا، از رهبري بهتر نيست كه اگر حرف بزند، راست بگويد و اگر قضاوت نمايد، عدل را رعايت ميكند.((حضرت محمد (ص)))
*پادشاه عادلي كه فروتن است سايهي خدا در زمين است (زيرا) فرد ضعيف به او پناهنده ميشود و مظلوم (هم) به وسيلهي او ياري ميشود.((حضرت محمد (ص)))
*كسي كه ميان دو نفري كه از او خواسته¬اند، ميانشان قضاوت كند، قضاوت نمايد و بين آن دو به حقّ (و عدالت) قضاوت نكند، لعنت خدا بر او باد.)((حضرت محمد (ص)))
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت،هم کلید زندگیست
گفت: “زین معیار اندر شهرما، یک مسلمان هست آن هم
ارمنیست”
!!؟
پروین اعتصامی
از جمله اوراق قضايي كه شهروندان در مسائل حقوقي خود به نحوي با آن برخورد مي كنند اظهارنامه مي باشد.فردي كه در امري خود را صاحب حق مي داند حتما لازم نيست براي مطالبه حق خويش اقدام به اقامه دعوي نمايد زيرا ممكن است با درخواست شفاهي از كسي كه بايستي اين حق را ادا نمايد به مقصود خويش نايل گردد.
اما در برخي موارد بايستي اين مطالبه را اثبات نمايد و چون اثبات مطالبه شفاهي به نوعي مشكل است،بنابراين با تنظيم اظهارنامه و ارسال آن براي مخاطب به طور رسمي اقدام به مطالبه حق خود مي نمايد.البته لازم به ذكر است كه مطالبه حق تنها در صورت ارسال برگ اظهارنامه از سوي مراجع قضايي مي باشد.
خواهان حق،زماني مي تواند حق خود را از طريق اظهارنامه مطالبه نمايد كه بر اساس توافق طرفين يا به موجب قانون يا عرف موعد مطالبه آن فرا رسيده باشد در برخي از موارد هم ارسال اظهارنامه قبل ار اقامه دعوي مورد نظر ضروري است مثلا زماني كه محلي را به طور اماني به كارگر،سرايدار،خادم و به طور كلي به هر امين ديگري سپرده ايم،اگر شخص مورد نظر از استرداد مال اماني امتناع نمايد،بايستي ابتدا اظهار نامه اي را تنظيم نموده و به طرف مقابل اعلام نماييم كه محل اماني را پس دهد،در صورتي كه شخص امانتدار پس از ۱۰ روز از زمان ابلاغ اظهارنامه محل مزبور را پس ندهد،متصرف عدواني محسوب مي گردد.
بنابراين در اين مورد مي توان دعوي رفع تصرف عدواني را مطرح نمود و از مزاياي اين دعوي كه خارج از نوبت و بدون رعايت تشريفات آيين دادرسي مي گردد،استفاده كرد.
به ادامه مطلب مراجعه شود
وكالت در لغت به معنای واگذار كردن، اعتماد و تكيه كردن به ديگری است. و در اصطلاح فقهی عقدی است كه به موجب آن كسی ديگری را برای انجام كاری جانشين خود قرار می دهد. معنای لغوی وکالت اعمّ است. زيرا در معناي لغوی واگذاركردن هر كاری به ديگری است. ولی معنایاصطلاحی اخصّ است. زيرا هر كاری را نمیتوان به ديگری واگذار كرد. مثلاً انسان زنده نمیتواند نماز واجبش را به ديگری واگذار كند تا او بخواند بنابراين بين معنای لغوی و اصطلاحی وكالت، عموم و خصوص من وجه است.
کودک بودن دلیل بر بیگناهیست.
اما بزرگ بودن دلیل بر گناه کاری نیست.
گاهی گریه کودکان جذابیتی دارد که خنده ی بزرگان ندارد.
گاهی حرفای ساده ی کودکان شنیدن دارد و حرف های پر مغز بزرگان نه!
آیا میدانید؟ شوهر مکلف به پرداخت نفقه همسرش می باشد.
آیا میدانید؟ نفقه شامل تامین هزینه زندگی زن که شامل خانه – اثاثیه منزل – غذا و لباس و دارو و درمان اززمان عقد دایم بر عهده شوهر میباشد.
آیا میدانید؟ تمکین به معنای اطاعت زن از شوهر در ادای وظایف زوجیت ، حسن معاشرت و سکونت در منزل شوهر میباشد.
آیا میدانید؟ به زنی که از همسرش در مفهوم خاص و عام تمکین نکند ناشزه میگویند و این زن مستحق نفقه نمیباشد.
آیا میدانید؟ زن باید در منزلید که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنکه هنگام عقد اختیار تعیین منزل به زن داده شود.
آیا میدانید؟ اگر منزلی که شوهر تهیه نموده مناسب شئونات اجتماعی زن باشد ولی سکونت در آن موجب احتمال ضرر و زیان شرافتی یا بدنی (آزار و اذیت ) زن باشد، خروج زوجه از آن منزل، نشوز و عدم اطاعت محسوب نمیشود و نفقه تا زمان برطرف شدن مشکل به وی تعلق میگیرد.
آیا میدانید؟ در فاصله میان عقد و انجام ازدواج، نفقهای به زن تعلق نمیگیرد مگر اینکه زن جهت شروع به زندگی اعلام آمادگی نماید ولی مرد از بردن همسرش خودداری کند و در این صورت زن مستحق دریافت نفقه میباشد.
آیا میدانید؟ زنی که شوهرش نفقه پرداخت نمیکند هم میتواند شکایت کیفری نماید و هم دادخواست حقوقی ارائه نماید.
آیا میدانید؟ نفقه زمان حال از طریق شکایت کیفری قابل مطالبه است و نفقه زمان گذشته از طریق ارائه دادخواست حقوقی قابل مطالبه است.
آیا میدانید؟ به زنی که بعداز عقد، شروع به زندگی زناشویی و رفتن به منزل شوهرش را منوط به پرداخت مهریه نماید،نفقه تعلق میگیرد.
آیا میدانید؟ اگر شوهر با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را با وجود تمکین همسرش به وی ندهد، و یا از پرداخت نفقه سایر اشخاص واجب النفقه خودداری نماید مجازاتش برابر قانون از 3 ماه و 1 روز تا 5 ماه حبس است.
آیا میدانید؟ در زمان عده طلاق رجعی که 3 ماه و 10 روز پس از ثبت طلاق میباشد مرد مکلف به پرداخت نفقه همسرش میباشد.
آیا میدانید؟ اگر طلاق به علت عدم تمکین و اطاعت زوجه از همسرش صادر شده باشد در زمان عده نفقهای به زن تعلق نمیگیردمگر آنکه در تمیکن شوهر قرار گیرد.
آیا میدانید؟ مهریه عندالمطالبه است یعنی به محض انعقاد عقد نکاح ، زن مالک مهریه میشود.
آیا میدانید؟ عدم تعیین مهریه در ازدواج موقت باعث بطلان عقد میشود.
آیا میدانید؟ مهریه نیز مانندسایر حقوق مالی قابل نقل و انتقال قهری به ورثه است.
آیا میدانید؟ اگر شوهر فوت کندودیهای به ورثه برسد با توجه به اینکه مهریه جزء دین ممتاز است همسر میتواند قبل از تقسیم دیه، مهریه خود را از دیه مطالبه نماید.
بررسی اشتغال زن از نظر قوانین- گذشته از اینکه مسئله مورد بحث از مسائل مربوط به نظم عمومی است یا مسائل خصوصی، که توافق بر سر آن را معتبر بدانیم یا بی اعتبار، باید ببینیم قوانین در این زمینه چه حقوق و تکالیفی برای زن و شوهر در نظر گرفته اند. طبق ماده 1117 ق.م « شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع كند. ». ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 نیز مقرر می دارد:« شوهر می تواند با تایید دادگاه زن خود را از اشتغال به هر شغلی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود با زن باشد منع كند. زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضایی را به نماید. دادگاه در صورتی كه اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود مرد را از اشتغال به شغل مذكور منع می كند ». ضمانت اجرای تخلف از چنین حکمی طبق بند 7 از ماده 8 همین قانون جواز طلاق برای شوهر یا زن است در واقع تخلف یکی طرفین از موجبات درخواست طلاق برای طرف مقابل و صدور گواهی عدم امکان سازش است. مفاد حکم قانون مدنی با آنچه در قانون حمایت خانواده آمده است تفاوت چندانی ندارد جز اینکه در قانون اخیر این حق برای زن نیز در نظر گرفته شده است و کسی را که مدعی منافی بودن شغل همسر خود با مصالح خانوادگی یا حیثیات خود است باید در دادگاه طرح دعوا نموده و این موانع را اثبات کند و بعد از احراز صحت ادعا با تأئید و جواز دادگاه مانع از ادامه اشتغال همسر خود بشود. اما مسئله بدین جا ختم نمی شود بلکه باید دید آیا در تعیین اینکه چه شغلی منافی با مصالح خانوادگی است می توان قاعده ای تعیین نمود یا خیر. به نظر می رسد در این زمینه نمی توان ضابطه خاص و ثابتی را در نظر گرفت و در تشخیص این مسئله باید دو جنبه نوعی و شخصی را در نظر گرفت. از لحاظ نوعی و عرفی قطعا مشاغلی وجود دارد که با حیثیات هیچ انسان متعارفی سازگار نیست و قانون نیز آنها را به رسمیت نمی شناسد مانند فالگیری در خیابان یا نظافت ماشینها به صورت دوره گردی. پرداختن هر یک از زوجین بدین گونه مشاغل حق رجوع به دادگاه برای منع قانونی از شغل مذکور را ایجاد می کند. اما همیشه داوری این گونه آسان نیست زمانی که پای جنبه شخصی مسئله به میان می آید عوامل بسیار زیادی در تصمیم گیری دادگاه نقش دارد. تشخیص مخالف بودن شغلی با حیثیات یکی از طرفین بوسیله انطباق آن با : شرایط زندگی، وضع اجتماعی زن و مرد، سطح خانوادة آنها، موقعیت اجتماعی، اقتصادی و مذهبی طرفین، سوابق کاری آنها و محیطی که در آن پرورش یافته اند و وضعیتی که اکنون در آن زندگی می کنند و جایگاه طرفین در میان اقارب و نزدیکان، ممکن می گردد. پس امکان دارد حرفه ای از لحاظ نوعی در زمرة اَشغال آبرومندانه باشد اما پرداخت یکی از زوجین بدان منافی با شئونات خانواده آنها در آن موقعیت و وضعیت خاص باشد یا شغلی که غالباً آن را موجب بی ابروئی می دانند لیکن متناسب با وضعیت زندگی کسی باشد که بدان می پردازد. پس در هر مورد کسی که می خواهد منافی بودن این حرفه ها را با حیثیات خود در دادگاه ثابت کند باید اول از همه وضعیت و موقعیت خانوادة خود را اثبات کند و بعد عدم تناسب شغل همسر خود با مصالح خانوادگی را برای دادگاه احراز کند. مدعی در این راه می تواند از اماره های قضائی و ظواهر موجود به نفع خود بهره گیرد چنانچه شغلی با حیثیات غالب خانواده ها سازگار نباشد دادگاه بدون بررسی جنبه شخصی مسئله می تواند صحت ادعا را اعلام کند مگر این طرف مقابل تناسب آن را با شئونات خانواده خود ثابت کند. حکم دادگاه از این جهت که وضعیت پیشین را اعلام می کند اعلامی است اما از جهت ایجاد منع برای اشتغال، تأسیسی است یعنی از همان لحظه صدور حکم، منع و آثار آن حاصل می شود نه این که کاشف از ممنوع بودن همسر در پرداختن به آن شغل باشد.( البته از ظاهر قانون مدنی چنین بر می آمد اما قانون حمایت خانواده چنین توهمی را برطرف نمود )
ارث
ارث در اصطلاح عبارت است از :انتقال قهری(اجباری) حقوق و دارایی متوفی به ورثه وی .
منظور از حق ، تمام آن چیزهایی است که قابلیت نقل و انتقال داشته باشد خواه حقوق مالی باشد مثل حق فسخ یا غیر مالی مثل حق قصاص .
سهم الارث:
سهم الارث عبارت است از ان چه كه انساني به مناسبت مرگ انسان ديگر به جهت وجود نسب (رابطه خوني) يا سبب (زوجيت)، استحقاق دریافت ان را پيدا می كند .
* ترکه :
عبارت است از کلیه اموال و حقوق مالی مورث که پس از وضع دیون و تعهدات و وصایای او به وراث منتقل می گردد .
تحقق ارث :
بر اساس ماده 867 قانون مدنی، ارث به موت حقيقي يابه موت فرضي مورث تحقق پيدامي كند و لذا آنچه که موجب تحقق ارث است ، مرگ می باشد که به دو صورت قابل تصور است :
1) موت حقیقی : خارج شدن روح از بدن
2) موت فرضی :بر اساس ماده 1022 قانون مدنی، اگركسي درنتيجه واقعه (سقوط هواپیما ، جنگ و ...)دچارخطرمرگ گشته ومفقودشده ويادرطياره بوده وطياره مفقود شده باشدوقتي مي توان حكم موت فرضي اوراصادرنمودكه پنجسال ازتاريخ دچار شدن به خطرمرگ بگذردبدون اينكه خبري ازحيات مفقودرسيده باشد.
بر اساس ماده 1019 - حكم موت فرضي غايب درموردي صادرمي شودكه ازتاريخ آخرين خبري كه ازحيات ورسيده است مدتي گذشته باشدكه عادتاچنين شخصي زنده نمي ماند..شخصیت چنین فردی از نظر حقوقی متزلزل است به منظور ختم این اوضاع او را در حکم شخص مرده تلقی می کنند و احکام ارث بر او مترتب می شود و ارثش تقسیم می شود .
* طبقات ارث
منظور از طبقه ، کسانی هستند که باعث می شوند که طبقه دیگر ارث نبرد . هر کسی که به متوفی نزدیکتر است طبقه جلوتر است . طبقاتی که ناشی از ارث هستند سه طبقه هستند : یک طبقه ناشی از سبب است که زوجیت است در هر طبقه اصناف مختلفی واقع می شوند و هر کدام سهام خاصی دارند .
در طبقات ارث ، هر طبقه ای مانع ارث بردن طبقه دیگر می شود ، با این قید که طبقات اول، دوم و سوم که نسبی هستند هرگز نمی توانند مانع و حاجب زوج و زوجه بشوند .
طبقات ارث عبارتند از :
1) فرزندان و پدر و مادر
اگر کسی فوت کند و پدر و مادرش زنده باشند و نوه اش هم زنده باشد به نوه اش هم ارث می رسد . اما زمانی که یک فردی فوت کند و یک فرزند و یک نوه دارد که این نوه از فرزند فوت شده اش باشد به این نوه ارث نمی رسد . ارث به نوه و نتیجه زمانی می رسد که اصناف بالایی نباشند .
2) برادران و خواهران و اجدات و جدات
3) خالات و عمات ، خاله ،عمه، عمو و دائی و فرزندان آنها
4) طبقه سببی است : زوج و زوجه . این طبقه در عرض سه طبقه دیگر است .
*ارث کسی که هیچ وارثی ندارد به امام و به حاکم اسلامی می رسد و جزء بیت المال محسوب می شود .
در صورتی که فردی فوت کند و هیچ مالی ندارد ، نمی توانند بدهی های او را از ورثه بگیرند .ممکن است فردی موجبات متعدد برای ارث داشته باشد مثلاً در عین حالی که همسرش است پسر خاله او هم باشد اگر کسی دو موجب ارث داشته باشد بابت هر دو ارث می برد و ایندو در هم تداخل نمی کنند .