حقوق اساسی

 

سوال:اصل برائت در قانون اساسی به چه معناست؟

 

جواب:برائت یعنی پاک و مبرا بودن از عیب.اما در احکام وقتی می گویند ذمه شما بریء است یعنی هیچ مسئوولیتی در قبال آن  حکم یا موضوع ندارید.و یا وقتی می گویند اصل برائت است:یعنی وقتی شک می شود که آیا فلان چیز در اسلام حرام است یا حلال تا زمانی که دلیل روشنی از قرآن و روایات بر حلیت یا حرمت آن  پیدا نگردد حکم به مباح بودن می شود.یا اگر در گناهکار بودن کسی شک دارید تا وقتی که سندی روشن و شاهدی قوی بر مجرم بودن او پیدا نگردد حکم به بی گناهی او می شود..

اصل برائت محدوده اجرایی آن در محاکم و هنگام اتهام است.بدین معنی که اصل بر برائت و عدم ارتکاب جرم است.مگر آن که جرم اتهامی نسبت به متهم اثبات شود.پس صرف این که یک نفر متهم به قتل یا فلان جرم باشد  نمی شود او را محکوم و مجازات کرد.گرچه با وجود قرائن و امارات اتهامی برای اثبات ارتکاب یا عدم ارتکاب جرم می توان او را محاکمه(نه محکوم)کرد.

بنابراین مفاد اصل برائت نسبت ندادن جرم یا تخلف به افراد است مادامی که جرم یا تخلف آنها اثبات نشود و این به معنای اصل سی وهفتم قانون اساسی است که می گوید:«اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه ثابت گردد».

 

حقوق مدنی

 

سوال:با توجه به این که حکم شرعی درباره گنج پرداخت خمس و تملیک مابقی است پس چرا دولت آن را مصادره می کند؟

 

جواب:با توجه به این که دفینه هایی که امروزه یافت می شود از آثار ملی و فرهنگی است و حق جامعه به آن تعلق دارد بنابراین دولت می تواند آن را ضبظ و بر اساس مقررات قیمت المثل و یا پاداش یافتن آن را به یابنده بدهد.البته در دادن حق یابنده نباید به او ستمی روا شود.

 

حقوق جزا

 

سوال:چرا می گویند جنایتکار به صحنه جنایت بر می گردد؟

 

جواب:شاید مراد این باشد که بالاخره  جانی به سزای جنایت خود می رسد یا اعتراف و اقرار می کند و خود را لو می دهد یا دیگران افشا می کنند.در بسیاری از جنایت ها و قتل ها از یک راهی به قاتل دست می یابند و او را محاکمه می کنند.گفته اند:الخائن خائف:کسی که خیانت کرده است خوف و دلهره دارد.دلهره  وترس بروز می یابد و وجدان انسان نمی تواند و راضی نمی شود جنایت خود را کتمان کند.در نتیجه خود را لو می دهد.

 

فلسفه و مبانی حقوق

 

سوال:تفاوت میان مفاهیم «حقوق» و «قانون» چیست؟

 

جواب:

1.کلمه قانون معنای بسیار عامی دارد که شامل قوانین تشریعی و اعتباری و قوانین تکوینی و حقیقی هر دو می گردد در صورتی که معنای کلمه حقوق کم دامنه تر هست و فقط قوانین اعتباری و تشریعی را در بر می گیرد مثلا بر همه قوانین ریاضی منطقی فلسفی و تجربی اسم قانون اطلاق می شود اما به هیچ یک از آن ها حقوق نمی گویند.البته در قلمرو تشریعیات هر دو واژه به کار می روند.

2.واژه حقوق شامل قوانین موضوعه هم می شود.یعنی قوانینی که واضع معین و معلوم _مانند خدا یا همه مردم یا سلطان و... دارد و هم شامل قوانین غیر موضوعه که در جامعه رعایت می شود ولی شخص معینی آن را وضع نکرده است مثل آداب و رسوم. اما کلمه قانون فقط در مورد قوانین موضوعه به کار می رود.بنابراین مفهوم حقوق از این نظر گسترده تر از مفهوم قانون است.عرف به معنای استمرار بنای عملی مردم به انجام دادن یا انجام ندادن یک کار _که یکی از منابع حقوق هر جامعه ایی به شمار می رود _بخشی از حقوق یک جامعه است ولی نمی توان گفت که قسمتی از قوانین یک اجتماع را تشکیل می دهد.

 

حقوق بین الملل

 

سوال:چه فرقی بین سفیر کاردار رایزن و سفیر اکرودیته وجود دارد؟

 

جواب:
الف) سفير (آمباسادور): شخصي كه به نمايندگي از جانب يك دولت در پايتخت دولت ديگر اقامت دارد و بالاترين درجه و مقام ديپلماتيك است.
ب ( كاردار (شارژدافر): مأمور سياسي كه در سفارتخانه پس از سفير يا وزير مختار كارهاي سفارتخانه را اداره كند وسومين مقام ديپلماتيك است.
ج ) رايزن (كانسلر): مشاور مستشار (هر كشوري در كشورهاي ديگر ممكن است رايزني‏هاي نظامي فرهنگي و ... داراباشد)
د ( سفير اكروديته: سفيري كه علاوه بر نمايندگي سياسي دولت متبوع خود در كشوري كه مقيم است در كشور مجاور آن نيز به عنوان سفير اكروديته فعاليت مي‏كند و از نظر حقوق كنسولي مانند سفير مقیم است.

 

پرسش از خودتون


سوال:آیا از نظر قانون مرد می تواند بدون رضایت همسرش همسر دوم اختیار کند؟